جدول جو
جدول جو

معنی سست کوش - جستجوی لغت در جدول جو

سست کوش
(پَرْ وَ دَ / دِ)
کاهل:
نبودیم از این پیشتر سست کوش
کنون گرمتر زآن برآریم جوش.
نظامی (شرفنامه ص 435).
کشش جستن از مردم سست کوش
جواهرخری باشد از جوفروش.
نظامی
لغت نامه دهخدا

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
مرد ریش دراز، احمق، ابله، ساده لوح، برای مثال سخت درماند امیر سست ریش / چون نه پس بیند نه پیش از احمقیش (مولوی - ۷۸)
فرهنگ فارسی عمید
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
کسی که کوشش بسیار کند، سخت کوشنده، بسیار کوشا
فرهنگ فارسی عمید
(سُ)
کاهلی. تنبلی کردن:
آهن شه چو سخت جوشی کرد
لشکر ترک سست کوشی کرد.
نظامی
لغت نامه دهخدا
(سُ)
مطیع و رام و فرمانبردار. (ناظم الاطباء)
لغت نامه دهخدا
(نُ زَ دَ / دِ)
ساعی. کوشا. بسیار کوشنده. جاهد:
سخت کوش است به پرهیز و بزهد
تو مر او را بجوانی منگر.
فرخی.
بزاد این سفرت سخت کوش باید بود
که این سفر سوی دارالسلام باید کرد.
ناصرخسرو.
سخت کوش است آه خاقانی
مگر این چرخ را بفرساید.
خاقانی.
چه باید درین آتش هفت جوش
بصید کبابی شدن سخت کوش.
نظامی.
زآتش انگیز آن شرارۀ گرم
شد دل سخت کوش نعمان نرم.
نظامی.
ازین آتشین خانه سخت جوش
کسی جان برد کو بود سخت کوش.
نظامی.
، سخت بهم افتاده. سخت جنگنده:
دو لشکر بیک جا شده سخت کوش
بگردون درافتاده بانگ و خروش.
فردوسی.
، سخت گیر:
اگر چرخ با من بود سخت کوش
بگرز گرانش بمالم دو گوش.
فردوسی
لغت نامه دهخدا
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
بسیار کوشا
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
سست بنیاد ضعیف النفس
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از دست خوش
تصویر دست خوش
((~. خُ))
پولی که از طرف برنده در قمار به عنوان انعام به دیگری داده شود، کلمه تحسین به معنی، آفرین، مرحبا
فرهنگ فارسی معین
تصویری از دست خوش
تصویر دست خوش
((~. خُ))
بازیچه، مسخره، رام، مطیع، زبون
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سست ریش
تصویر سست ریش
ضعیف النفس، ساده لوح
فرهنگ فارسی معین
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
بسیار کوشا، پرسعی
فرهنگ فارسی معین
پرتلاش، پرکار، تلاشگر، زحمتکش، ساعی، فعال، کوشا، مجد
متضاد: کاهل، تن آسا
فرهنگ واژه مترادف متضاد
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
المجتهد
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
Hardworking
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
travailleur
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
trabalhador
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
পরিশ্রমী
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
трудолюбивый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
fleißig
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
працьовитий
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
pracowity
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
محنتی
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
ขยัน
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
laborioso
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
mchapakazi
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
çalışkan
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
勤勉な
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
חרוץ
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
근면한
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
勤奋的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
मेहनती
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
hardwerkend
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
trabajador
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از سخت کوش
تصویر سخت کوش
pekerja keras
دیکشنری فارسی به اندونزیایی